per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
1
8
121
Research Paper
تولید هستهی پرتوزای لوتسیم بدون حامل افزوده با پرتودهی هدف طبیعی و غنی شده در رآکتور تحقیقاتی تهران برای مقاصد پزشکی هستهای
Production of 177Lu in No Carrier Added (NCA) form by Irradiation of Natural and Enriched Target in Tehran Research Reactor for Nuclear Medicine Approch
نفیسه سالک
nsalek@aeoi.org.ir
1
مجتبی شمسایی زفرقندی
2
سیمیندخت شیروانی آرانی
3
علی بهرامی سامانی
asamani@aeoi.org.ir
4
محمد قنادی مراغه
mghanadi@aeoi.org.ir
5
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران،
دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
پژوهشکدهی چرخه سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
(با عرض پوزش به دلیل مشکلات پیش آمده در تایپ فرمول در سایت لطفا اصل چکیده را از روی نسخه پی دی اف مطالعه فرمایید با تشکر)
177Luبه دلیل ویژگیهای هستهای مطلوبش از جمله نیمهعمر 6.73d، انرژی بتای بیشینهی498keV و نیز امکان تولید آن در مقادیر بالا با استفاده از یک رآکتور با شار متوسط، هستهی پرتوزای جذابی در کاربردهای گوناگون درمانی است. در این مطالعه، از طریق پرتودهی نوترون حرارتی به 176Ybدر رآکتور تحقیقاتی تهران با شار (4×1013n/cm2.s) ایزوتوپ 177Lu طی واکنش Lu177 Yb177Yb(n,γ)176 با خلوص هستهی پرتوزای 99.9% تهیه شد. از روش کروماتوگرافی استخراجی برای جداسازی مقادیر میکروگرم 177Lu از مقادیر ماکروگرم ایتربیم استفاده شد. با استفاده از روش یاد شده، بهرهی جداسازی به مقدار 75% و فاکتور آلودگیزدایی برابر با 2000 حاصل شد. مدت زمان انجام کل واکنش از ترخیص نمونه تا رسیدن به هستهی پرتوزا، بدون حامل افزوده، تقریباً برابر با 1.5h بود. رزین مورد استفاده حاوی یک استخراجکننده با فرمول شیمیایی دی (2-اتیل هگزیل) اسید اورتوفسفریک (HDEHP) است. در نهایت، هستهی پرتوزا بدون حامل افزودهی 177Lu با پرتوزایی 230.1 MBq (6.22 mCi) به دست آمد . 177Lu بدون حامل افزوده را میتوان برای نشاندارسازی به منظور پرتودرمانی با هستههای پرتوزا استفاده کرد.
(با عرض پوزش به دلیل مشکلات پیش آمده در تایپ فرمول در سایت لطفا اصل چکیده را از روی نسخه پی دی اف مطالعه فرمایید با تشکر)
177Luبه دلیل ویژگیهای هستهای مطلوبش از جمله نیمهعمر 6.73d، انرژی بتای بیشینهی498keV و نیز امکان تولید آن در مقادیر بالا با استفاده از یک رآکتور با شار متوسط، هستهی پرتوزای جذابی در کاربردهای گوناگون درمانی است. در این مطالعه، از طریق پرتودهی نوترون حرارتی به 176Ybدر رآکتور تحقیقاتی تهران با شار (4×1013n/cm2.s) ایزوتوپ 177Lu طی واکنش Lu177 Yb177Yb(n,γ)176 با خلوص هستهی پرتوزای 99.9% تهیه شد. از روش کروماتوگرافی استخراجی برای جداسازی مقادیر میکروگرم 177Lu از مقادیر ماکروگرم ایتربیم استفاده شد. با استفاده از روش یاد شده، بهرهی جداسازی به مقدار 75% و فاکتور آلودگیزدایی برابر با 2000 حاصل شد. مدت زمان انجام کل واکنش از ترخیص نمونه تا رسیدن به هستهی پرتوزا، بدون حامل افزوده، تقریباً برابر با 1.5h بود. رزین مورد استفاده حاوی یک استخراجکننده با فرمول شیمیایی دی (2-اتیل هگزیل) اسید اورتوفسفریک (HDEHP) است. در نهایت، هستهی پرتوزا بدون حامل افزودهی 177Lu با پرتوزایی 230.1 MBq (6.22 mCi) به دست آمد . 177Lu بدون حامل افزوده را میتوان برای نشاندارسازی به منظور پرتودرمانی با هستههای پرتوزا استفاده کرد.
https://jonsat.nstri.ir/article_121_eb8ca2f669b9846991f27d6a6f2bced8.pdf
پرتودرمانی
بدون حامل افزوده
لوتسیم
نشان دارسازی
Radiotherapy
No-Carrier Added (NCA)
Lutethium
Labeling
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
9
17
122
Research Paper
پایش عملکرد باکتریهای اسیدیتیو باسیلوس فرواکسیدانس و اسیدیتیو باسیلوس تیواکسیدانس مورد استفاده در فروشویی زیستی اورانیم پس از نگهداری در دماهای پایین
Following up of the Function of Acidithiodabacillus Ferrooxidans and Acidithiobacillus Thiooxidans Involved in Uranium Bioleaching After Preservation at Low Temperatures
فائزه فاطمی
1
سمانه جهانی
2
محمد علی فیروززارع
3
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران،
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
گونههای جنس اسیدیتیو باسیلوس (Acidithiobacillus) در فرایند فروشویی زیستی فلزهای مختلف از جمله اورانیم، مس، نیکل استفاده میشود. هدف از این بررسی، تدوین روش مناسب برای نگهداری باکتریهای بومی جداسازی شده دخیل در فروشویی زیستی اورانیم با امکانات قابل دسترس است. در این پژوهش، باکتریهای دخیل در فروشویی زیستی اورانیم موجود در آزمایشگاه بیولیچینگ سازمان انرژی اتمی ایران پس از کشت و اطمینان از خالص بودن، در دماهای 4 و 800C - نگهداری شدند. آنگاه، بعد از گذشت 6 ماه از زمان نگهداری، باکتریها از نظر تغییر pH، Eh، رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی بررسی، و با زمان قبل از نگهداری مقایسه شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که نگهداری باکتریها در این مدت و در این دماها، هیچگونه اثری بر روی ویژگیهای بیوشیمیایی آنها نگذاشته است. به علاوه، منحنیهای به دست آمده از روندهای تغییر pH، Eh و رشد باکتریهای مورد نظر، تغییر معنیداری در زمان قبل و بعد از نگهداری نشان ندادند. این نتیجه بیانکنندهی آن است که نگهداری باکتریهای بومی در دماهای 4 و 800C-، عملکرد مؤثر آنها را حفظ میکند و باکتریها پس از 6 ماه توانایی استفادهی مؤثر در فرایند فروشویی زیستی را همچنان دارند.
گونههای جنس اسیدیتیو باسیلوس (Acidithiobacillus) در فرایند فروشویی زیستی فلزهای مختلف از جمله اورانیم، مس، نیکل استفاده میشود. هدف از این بررسی، تدوین روش مناسب برای نگهداری باکتریهای بومی جداسازی شده دخیل در فروشویی زیستی اورانیم با امکانات قابل دسترس است. در این پژوهش، باکتریهای دخیل در فروشویی زیستی اورانیم موجود در آزمایشگاه بیولیچینگ سازمان انرژی اتمی ایران پس از کشت و اطمینان از خالص بودن، در دماهای 4 و 800C - نگهداری شدند. آنگاه، بعد از گذشت 6 ماه از زمان نگهداری، باکتریها از نظر تغییر pH، Eh، رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی بررسی، و با زمان قبل از نگهداری مقایسه شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که نگهداری باکتریها در این مدت و در این دماها، هیچگونه اثری بر روی ویژگیهای بیوشیمیایی آنها نگذاشته است. به علاوه، منحنیهای به دست آمده از روندهای تغییر pH، Eh و رشد باکتریهای مورد نظر، تغییر معنیداری در زمان قبل و بعد از نگهداری نشان ندادند. این نتیجه بیانکنندهی آن است که نگهداری باکتریهای بومی در دماهای 4 و 800C-، عملکرد مؤثر آنها را حفظ میکند و باکتریها پس از 6 ماه توانایی استفادهی مؤثر در فرایند فروشویی زیستی را همچنان دارند.
https://jonsat.nstri.ir/article_122_15ee168d6a465f562f8241c0219629b3.pdf
اسیدیتیو باسیلوس
فروشویی زیستی
نگهداری
اورانیم
فعالیت باکتری
Acidithiodabacillus
Bioleaching
Preservation
Uranium
Bacterial Function
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
18
28
123
Research Paper
ارزیابی عملکرد الکترودیونیزاسیون پیوسته به منظور حذف استرانسیم و سزیم از محلولهای آبی با استفاده از روش تاگوچی
Performance Evaluation of Continuous Electrodeionization (CEDI) for Removal of Strontium and Cesium from Aqueous Solutions Using Taguchi Method
علیرضا کشتکار
akeshtkar@aeoi.org.ir
1
فاضل ضحاکیفر
2
امیرسعید شیرانی
3
ادیب ظاهری
4
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران،
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
دانشکدهی مهندسی هستهای، دانشگاه شهیدبهشتی
پژوهشکدهی چرخهی سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
در این مطالعه، ابتدا تأثیر زمان بر بازدهی حذف استرانسیم از محلولهای آبی به روش الکترودیونیزاسیون پیوسته با رزین پروتونه شده بررسی شد. سپس با استفاده از روش طراحی آزمایش تاگوچی، یک آرایهی متعامد L9 برای بررسی تأثیر ولتاژ، دبی و غلظت خوراک به منظور حذف استرانسیم و سزیم با روش الکترودیونیزاسیون پیوسته با رزین اشباع شده به کار گرفته شد. از روش آنالیز واریانس برای ارزیابی تأثیر نسبی هر فاکتور استفاده شد. عملکرد سیستم الکترودیونیزاسیون با افزایش ولتاژ به کار رفته و کاهش دبی، بهبود یافت. ولتاژ، بیشترین تأثیر را بر عملکرد الکترودیونیزاسیون پیوسته داشت و غلظت، تأثیر محسوسی بر حذف استرانسیم و سزیم نداشت. حذف این دو عنصر از محلولهای دوجزئی نیز بررسی شد و در این آزمایش نیز بازدهی حذف استرانسیم از سزیم بیشتر بود. نتایج نشان داد که روش الکترودیونیزاسیون یک روش مؤثر برای حذف استرانسیم و سزیم از محلولهای آبی است.
در این مطالعه، ابتدا تأثیر زمان بر بازدهی حذف استرانسیم از محلولهای آبی به روش الکترودیونیزاسیون پیوسته با رزین پروتونه شده بررسی شد. سپس با استفاده از روش طراحی آزمایش تاگوچی، یک آرایهی متعامد L9 برای بررسی تأثیر ولتاژ، دبی و غلظت خوراک به منظور حذف استرانسیم و سزیم با روش الکترودیونیزاسیون پیوسته با رزین اشباع شده به کار گرفته شد. از روش آنالیز واریانس برای ارزیابی تأثیر نسبی هر فاکتور استفاده شد. عملکرد سیستم الکترودیونیزاسیون با افزایش ولتاژ به کار رفته و کاهش دبی، بهبود یافت. ولتاژ، بیشترین تأثیر را بر عملکرد الکترودیونیزاسیون پیوسته داشت و غلظت، تأثیر محسوسی بر حذف استرانسیم و سزیم نداشت. حذف این دو عنصر از محلولهای دوجزئی نیز بررسی شد و در این آزمایش نیز بازدهی حذف استرانسیم از سزیم بیشتر بود. نتایج نشان داد که روش الکترودیونیزاسیون یک روش مؤثر برای حذف استرانسیم و سزیم از محلولهای آبی است.
https://jonsat.nstri.ir/article_123_e18e37db96230443ad2258e1367fe122.pdf
الکترودیونیزاسیون
استرانسیم
سزیم
محلولهای آبی
تاگوچی
آنالیز واریانس
Electrodeionization
Strontium
Cesium
Aqueous Solutions
Taguchi
ANOVA
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
29
40
124
Research Paper
طراحی و ساخت لوپ جریان دوفازی همگن به منظور اندازهگیری درصدهای حجمی در مخلوطهای جامد- مایع و نیز مایع- مایع با تکنیک تضعیف باریکهی گاما
Design and Construction of a Two-Phase Flow Homogenizer Loop for Volume Fraction Measurement in Solid-Liquid as Well as Liquid-Liquid Mixtures by γ-Ray Attenuation Technique
محسن شریف زاده
1
حسین خلفی
2
حسین آفریده
hafarideh@yahoo.com
3
رضا قلیپور
4
دانشکده ی مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
دانشکدهی مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
پژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
مسئلهی اندازهگیری جریانهای چندفازی، یکی از موضوعهای بسیار مهم در صنایع نفت و گاز، از اوایل دههی 80 میلادی بوده است. جریان دوفازی آب- نفت در عمدهی مواقع و به خصوص در جریانسنجهایی که براساس تفکیک سهفازی آب- نفت- گاز به دوفازی آب- نفت و تکفازی گاز عمل میکنند، وجود دارد. در اینجا، ابتدا لوپ طراحی و ساخته شدهی TPFHL به صورت یک لوپ همگنساز جامد- مایع و نیز مایع- مایع، معرفی، و سپس به کمک شمارش گامای عبوری چشمهی پرتوزای 137Cs اعتبارسنجی شد. نتایج قابلقبولی که در مقایسه با دادههای مرجع به دست آمد، توانایی عملکرد لوپ فوق در کنار چگالیسنج گاما را در اندازهگیری درصدهای حجمی طیف گستردهای از مخلوطهای دوفازی تأیید میکند. در ادامه، امکان بهرهگیری از لوپ فوق در محاسبهی درصدهای حجمی دوفازی آب- نفت، با استفاده از چشمهی پرتوزای 241Am شبیهسازی و بررسی شد که با نتایج انتشار یافته در سایر مقالات معتبر علمی سازگاری خوبی دارد.
مسئلهی اندازهگیری جریانهای چندفازی، یکی از موضوعهای بسیار مهم در صنایع نفت و گاز، از اوایل دههی 80 میلادی بوده است. جریان دوفازی آب- نفت در عمدهی مواقع و به خصوص در جریانسنجهایی که براساس تفکیک سهفازی آب- نفت- گاز به دوفازی آب- نفت و تکفازی گاز عمل میکنند، وجود دارد. در اینجا، ابتدا لوپ طراحی و ساخته شدهی TPFHL به صورت یک لوپ همگنساز جامد- مایع و نیز مایع- مایع، معرفی، و سپس به کمک شمارش گامای عبوری چشمهی پرتوزای 137Cs اعتبارسنجی شد. نتایج قابلقبولی که در مقایسه با دادههای مرجع به دست آمد، توانایی عملکرد لوپ فوق در کنار چگالیسنج گاما را در اندازهگیری درصدهای حجمی طیف گستردهای از مخلوطهای دوفازی تأیید میکند. در ادامه، امکان بهرهگیری از لوپ فوق در محاسبهی درصدهای حجمی دوفازی آب- نفت، با استفاده از چشمهی پرتوزای 241Am شبیهسازی و بررسی شد که با نتایج انتشار یافته در سایر مقالات معتبر علمی سازگاری خوبی دارد.
https://jonsat.nstri.ir/article_124_b22602577cf3d063f48a56c6e077bbd4.pdf
جریان دوفازی
جریان دوفازی همگن
جریان دوفازی آب- نفت
لوپ TPFHL
تکنیک گامای عبوری
Two-Phase Flow
Homogenized Two-Phase Flow
Oil-Water Two-Phase Flow
TPFHL
γ-Ray Transmission Technique
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
41
48
125
Research Paper
تأثیر پارامترهای الکتریکی دستگاههای پلاسمای کانونی نوع مَدِر بر انرژی پرتو ایکس سخت
The Effect of Electrical Parameters of Mather Type Plasma Focus Devices on Energy of the Hard X-Ray Yield
محمدامیر حمزه تفرشی
1
داریوش رستمیفرد
2
علی نصیری
alinasiri0057@gmail.com
3
تانیا داوری مهابادی
4
پژوهشکدهی فیزیک پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی،
پژوهشکدهی فیزیک پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی،
پژوهشکدهی فیزیک پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی،
گروه فیزیک و بیوفیزیک، واحد علوم پزشکی تهران
در این مقاله پس از مروری بر تاریخچهی دستگاههای پلاسمای کانونی، موضوع کانونی شدن پلاسما مطرح، و در پی آن دو دستگاه جدید پلاسمای کانونی نوع مَدِر و نتایج پژوهشی حاصل از مقایسهی آنها معرفی میشوند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر ظرفیت بانک خازنی C0 و القائیدگی مدار L0 ، بر انرژی پرتو ایکس سخت گسیل شده از دستگاههای پلاسمای کانونی نوع مَدِر بوده است. این پژوهش نشان داد که تـأثیر کاهش ضریب رادیکال L0C0 بر افزایش انرژی پرتو ایکس سخت، به مراتب بیشتر از تأثیر ناشی از تغییر انرژی تخلیه است، به نحوی که با وجود کاهش 55% انرژی تخلیه، کاهش40% مقدار رادیکال L0C0 باعث افزایش 227% انرژی پرتو ایکس سخت شده است. به بیان دیگر، در طراحی دستگاههای پلاسمای کانونی نوع مَدِر، باید توجه داشت که گسیل پرتو ایکس سخت با انرژی بیشتر، الزاماً مترادف با مصرف انرژی تخلیهی بیشتر نیست.
در این مقاله پس از مروری بر تاریخچهی دستگاههای پلاسمای کانونی، موضوع کانونی شدن پلاسما مطرح، و در پی آن دو دستگاه جدید پلاسمای کانونی نوع مَدِر و نتایج پژوهشی حاصل از مقایسهی آنها معرفی میشوند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر ظرفیت بانک خازنی C0 و القائیدگی مدار L0 ، بر انرژی پرتو ایکس سخت گسیل شده از دستگاههای پلاسمای کانونی نوع مَدِر بوده است. این پژوهش نشان داد که تـأثیر کاهش ضریب رادیکال L0C0 بر افزایش انرژی پرتو ایکس سخت، به مراتب بیشتر از تأثیر ناشی از تغییر انرژی تخلیه است، به نحوی که با وجود کاهش 55% انرژی تخلیه، کاهش40% مقدار رادیکال L0C0 باعث افزایش 227% انرژی پرتو ایکس سخت شده است. به بیان دیگر، در طراحی دستگاههای پلاسمای کانونی نوع مَدِر، باید توجه داشت که گسیل پرتو ایکس سخت با انرژی بیشتر، الزاماً مترادف با مصرف انرژی تخلیهی بیشتر نیست.
https://jonsat.nstri.ir/article_125_495df1b933aabb3e32dd1e49f55f8d6b.pdf
پلاسمای کانونی
نوع مَدِر
پرتو ایکس سخت
فاکتور سرعت
Plasma Focus
Mather Type
Hard X-Ray
Speed Factor
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
49
61
126
Research Paper
تعیین منحنی کالیبراسیون و ارزیابی دقیق میزان خطا و عدم قطعیت در دزیمتری با فیلم گاف کرومیک EBT2
Determination of Calibration Curve and Accurate Assessment of Error
and Uncertainty in Radiochromic EBT2 Film Dosimetry
فریدون عباسی دوانی
fabbasi@sbu.ac.ir
1
میترا انصاری
2
محمد لامعی رشتی
3
شهرام منادی
4
حمید امامی
5
گروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشکدهی فیزیک و شتابگرها، پزوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی
پؤوهشکدهی فیزیک و شتابگرها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
بخش رادیوتراپی، بیمارستان سیدالشهداء
بخش رادیوتراپی و انکولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
در پرتودرمانی، میزان دز داده شده به بافت هدف باید صحت بالایی داشته باشد، و عدم دقت در آن میتواند روی نتیجهی درمان اثر بگذارد. با پیدایش فیلمهای جدید رادیوکرومیک، دزیمتری با فیلم به ابزاری قدرتمند برای تأیید و تضمین کیفیت پرتودرمانی بدل شده است. فیلمهای گافکرومیک EBT2 به دلیل داشتن ویژگیهایی مانند محدودهی حساسیت گسترده، قدرت تفکیک مکانی بالا و شرایط بازخوانی و حمل آسان، از جدیدترین و پیشرفتهترین فیلمهای موجود برای دزیمتریاند، و کاربرد آنها در حال گسترش است. گام نخست در کاربرد این فیلمها در دزیمتری، تعیین منحنی کالیبراسیون و تعیین دقیق عدم قطعیت و خطای مطلق پروتکل به کار رفته برای کالیبراسیون آن است. در این مقاله، ابتدا یکنواختی صفحهی اسکنر مناسب که برای خوانش فیلمها استفاده میشود ارزیابی، و سپس کالیبراسیون فیلم گافکرومیک EBT2 با استفاده از دستگاه پرتودرمانی کبالت انجام شده است. پس از محاسبهی دقیق میزان خطا و عدم قطعیت اندازهگیری، پروتکل به کار رفته ارزیابی شده است. برای این موارد، از برنامههای متفاوت نوشته شده در نرمافزار MATLAB استفاده شده است. در ادامه، نمودار درصد دز عمقی باریکهی الکترون پرانرژی با استفاده از فیلم گافکرومیک در فانتوم آب اندازهگیری، و نتایج آن با نمودار درصد دز عمقی به دست آمده با محفظهی اتاقک یونش مقایسه شد. نتایج نشان میدهد، غیریکنواختی اسکنر در ناحیهی مرکزی آن با ابعاد 20cm × 20cm کمتر از 1% است، و نیاز به تصحیح یکنواختی وابسته به مکان این اسکنر نیست. با به کارگیری پروتکل توضیح داده شده در این مقاله، اندازهگیری دز با خطای کمتر از 1% برای میدان یکنواخت انجام میشود. مقایسهی منحنیهای درصد دز عمقی به دست آمده با فیلم EBT2 و محفظهی یونش، نشان میدهد که اختلاف دو نمودار کمتر از 4±% است. استفاده از پروتکل به کار رفته در این مقاله برای دزیمتری دقیق با استفاده از فیلم EBT2 پیشنهاد میشود.
در پرتودرمانی، میزان دز داده شده به بافت هدف باید صحت بالایی داشته باشد، و عدم دقت در آن میتواند روی نتیجهی درمان اثر بگذارد. با پیدایش فیلمهای جدید رادیوکرومیک، دزیمتری با فیلم به ابزاری قدرتمند برای تأیید و تضمین کیفیت پرتودرمانی بدل شده است. فیلمهای گافکرومیک EBT2 به دلیل داشتن ویژگیهایی مانند محدودهی حساسیت گسترده، قدرت تفکیک مکانی بالا و شرایط بازخوانی و حمل آسان، از جدیدترین و پیشرفتهترین فیلمهای موجود برای دزیمتریاند، و کاربرد آنها در حال گسترش است. گام نخست در کاربرد این فیلمها در دزیمتری، تعیین منحنی کالیبراسیون و تعیین دقیق عدم قطعیت و خطای مطلق پروتکل به کار رفته برای کالیبراسیون آن است. در این مقاله، ابتدا یکنواختی صفحهی اسکنر مناسب که برای خوانش فیلمها استفاده میشود ارزیابی، و سپس کالیبراسیون فیلم گافکرومیک EBT2 با استفاده از دستگاه پرتودرمانی کبالت انجام شده است. پس از محاسبهی دقیق میزان خطا و عدم قطعیت اندازهگیری، پروتکل به کار رفته ارزیابی شده است. برای این موارد، از برنامههای متفاوت نوشته شده در نرمافزار MATLAB استفاده شده است. در ادامه، نمودار درصد دز عمقی باریکهی الکترون پرانرژی با استفاده از فیلم گافکرومیک در فانتوم آب اندازهگیری، و نتایج آن با نمودار درصد دز عمقی به دست آمده با محفظهی اتاقک یونش مقایسه شد. نتایج نشان میدهد، غیریکنواختی اسکنر در ناحیهی مرکزی آن با ابعاد 20cm × 20cm کمتر از 1% است، و نیاز به تصحیح یکنواختی وابسته به مکان این اسکنر نیست. با به کارگیری پروتکل توضیح داده شده در این مقاله، اندازهگیری دز با خطای کمتر از 1% برای میدان یکنواخت انجام میشود. مقایسهی منحنیهای درصد دز عمقی به دست آمده با فیلم EBT2 و محفظهی یونش، نشان میدهد که اختلاف دو نمودار کمتر از 4±% است. استفاده از پروتکل به کار رفته در این مقاله برای دزیمتری دقیق با استفاده از فیلم EBT2 پیشنهاد میشود.
https://jonsat.nstri.ir/article_126_726613a429c42e1fdc64bd52fa26e85e.pdf
دزیمتری
فیلم گاف کرومیک EBT2
منحنی کالیبراسیون
یکنواختی اسکنر
درصد دز عمقی
پرتودرمانی
Dosimetry
Radiochromic EBT2 Film
Calibration Curve
Scanner Uniformity
PDD Curve
Radiotherapy
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
62
69
127
Research Paper
تهیه و ارزیابی زیستی کمپلکس 111In با [20, 15, 10, 5- تتراکیس (4- هیدروکسی فنیل) پورفیرین [ در موشهای سالم با استفاده از تصویربرداری SPECT
Preparation and Biological Evaluation of [111In]-THPP [5, 10, 15, 20-tetrakis
(4-Hydroxyphenyl) Porphyrin] Complex in Healthy Rats Via SPECT Imaging
امیررضا جلیلیان
1
شقایق صادقی
2
محمد میرزایی
mhmirzaei@aeoi.org.ir
3
صدیقه مرادخانی
smoradkhani@nrcam.org
4
پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران،
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
هدف از این پژوهش، سنتز کمپلکس [111In-THPP] و ارزیابی آن به عنوان عامل تصویربرداری جدید است. رادیوداروی 111In]InCl3]، با استفاده از 111In]InCl3] و لیگاند 5،10،15،20- تتراکیس (4- هیدروکسی فنیل)- پورفیرین (THPP) در دمای 800C و به مدت min60 سنتز شد. هستهی پرتوزای 111In از طریق بمباران کادمیم طبیعی با باریکهای از پروتونهای MeV30 و جریان µA150 در سیکلوترون حاصل شد. جداسازی به روش کروماتوگرافی یونی صورت گرفت و بازدهی جداسازی رادیوشیمیایی بیشتر از 98% به دست آمد. برای مشاهدهی درصد نشاندارسازی یا به عبارتی برای اطمینان از فلزدار شدن پورفیرین، از دستگاه RTLC و HPLC استفاده شد (با خلوص رادیوشیمیایی بالاتر از 99% در هر دو روش). ترکیب نشاندار به موشهای سالم تزریق، و پراکنش زیستی آنها در فاصله زمانی 2 تا h24، در ابتدا با استفاده از اندازهگیریهای دوربین گاما، و در نهایت با استفاده از مطالعات پراکنش بافتی، ارزیابی و بررسی شد. مطالعات پراکنش زیستی نشاندهندهی تجمع قابل قبول کمپلکس در کلیهها نسبت به سایر بافتها بود. کمپلکس اساساً از طریق کلیهها دفع میشود و از آنجا که جذب در کبد بسیار کم و دفع از آن سریع است، میتواند عاملی سودمند در ردیابی و تصویربرداری قلمداد شود.
هدف از این پژوهش، سنتز کمپلکس [111In-THPP] و ارزیابی آن به عنوان عامل تصویربرداری جدید است. رادیوداروی 111In]InCl3]، با استفاده از 111In]InCl3] و لیگاند 5،10،15،20- تتراکیس (4- هیدروکسی فنیل)- پورفیرین (THPP) در دمای 800C و به مدت min60 سنتز شد. هستهی پرتوزای 111In از طریق بمباران کادمیم طبیعی با باریکهای از پروتونهای MeV30 و جریان µA150 در سیکلوترون حاصل شد. جداسازی به روش کروماتوگرافی یونی صورت گرفت و بازدهی جداسازی رادیوشیمیایی بیشتر از 98% به دست آمد. برای مشاهدهی درصد نشاندارسازی یا به عبارتی برای اطمینان از فلزدار شدن پورفیرین، از دستگاه RTLC و HPLC استفاده شد (با خلوص رادیوشیمیایی بالاتر از 99% در هر دو روش). ترکیب نشاندار به موشهای سالم تزریق، و پراکنش زیستی آنها در فاصله زمانی 2 تا h24، در ابتدا با استفاده از اندازهگیریهای دوربین گاما، و در نهایت با استفاده از مطالعات پراکنش بافتی، ارزیابی و بررسی شد. مطالعات پراکنش زیستی نشاندهندهی تجمع قابل قبول کمپلکس در کلیهها نسبت به سایر بافتها بود. کمپلکس اساساً از طریق کلیهها دفع میشود و از آنجا که جذب در کبد بسیار کم و دفع از آن سریع است، میتواند عاملی سودمند در ردیابی و تصویربرداری قلمداد شود.
https://jonsat.nstri.ir/article_127_602cf3886c4528d5b34ebf3f20be1040.pdf
هیدروکسیل فنیل پورفیرین
ایندیم
پراکنش زیستی
مقطع نگاری رایانهای با گسیل تک فوتونی
Hydroxyphenyl Porphyrin
Indium
Biodistribution
SPECT
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
70
77
128
Research Paper
بررسی ساختارهای مختلف اسفنج زیرکونیم با درجهی هستهای
The Study of the Morphologies of Nuclear Grade Zirconium Sponge
محسن اسدی اسدآباد
asadimohsen@gmail.com
1
مهدی ذوالفقاری عطاآبادی
2
سیدامیر حسین امامی
3
پژوهشکدهی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
پژوهشکدهی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
دانشکدهی مهندسی مواد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد
مورفولوژی اسفنج زیرکونیم حاصل از فرایند کرول، در مواردی مانند تأثیر آن بر ترکیب شیمیایی و میزان ناخالصیهای اسفنج و همچنین بازدهی ماندگاری اسفنج در فرایندهای میانی تولید، اهمیت پیدا میکند. در این پژوهش، از مراحل مختلف فرایند، مناطق مختلف محصول نمونهبرداری، و از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و همچنین تکنیک پراش اشعه ایکس (XRD) برای ارزیابی محصول استفاده شد. آنالیز XRD اسفنج زیرکونیم نشان داد که پس از فرایند احیا، میزان کلرید منیزیم و منیزیم باقیمانده در بافت اسفنج افزایش مییابد و به صورت غیریکنواخت در قسمتهای مختلف اسفنج پراکنده میشود، به طوری که میزان این ناخالصیها در مرکز اسفنج بالاتر از سایر نقاط خواهد شد. همچنین بررسیهای SEM نشان داد که در این فرایند، شکل ابتدایی ذرات اسفنج زیرکونیم در بدو تولد بیقاعده است. آنالیز شیمیایی مشخص کرد چنانچه مورفولوژی اسفنج شبه سوزنی باشد، در مرحلهی تقطیر تحت خلأ ، ناخالصیها را از خود بهتر دفع میکند. چنانچه فرایند تقطیر اسفنج زیرکونیم در مدت زمان کافی انجام نشود، میزان ناخالصیهای کلریدی و منیزیم در مرکز تودهی اسفنج بالاتر از نقاط محیطی خواهد بود. بنابراین به منظور حذف حداکثری این ناخالصیها در فرایند تقطیر، نیاز است که زمان مناسب به کار رود. هر چند فرایند تقطیر ذاتاً زمانبر و پرهزینه است، با این وجود حذف ناخالصیها نسبت به خالصسازی به روش شیمیایی، کاملاً برتری دارد.
مورفولوژی اسفنج زیرکونیم حاصل از فرایند کرول، در مواردی مانند تأثیر آن بر ترکیب شیمیایی و میزان ناخالصیهای اسفنج و همچنین بازدهی ماندگاری اسفنج در فرایندهای میانی تولید، اهمیت پیدا میکند. در این پژوهش، از مراحل مختلف فرایند، مناطق مختلف محصول نمونهبرداری، و از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و همچنین تکنیک پراش اشعه ایکس (XRD) برای ارزیابی محصول استفاده شد. آنالیز XRD اسفنج زیرکونیم نشان داد که پس از فرایند احیا، میزان کلرید منیزیم و منیزیم باقیمانده در بافت اسفنج افزایش مییابد و به صورت غیریکنواخت در قسمتهای مختلف اسفنج پراکنده میشود، به طوری که میزان این ناخالصیها در مرکز اسفنج بالاتر از سایر نقاط خواهد شد. همچنین بررسیهای SEM نشان داد که در این فرایند، شکل ابتدایی ذرات اسفنج زیرکونیم در بدو تولد بیقاعده است. آنالیز شیمیایی مشخص کرد چنانچه مورفولوژی اسفنج شبه سوزنی باشد، در مرحلهی تقطیر تحت خلأ ، ناخالصیها را از خود بهتر دفع میکند. چنانچه فرایند تقطیر اسفنج زیرکونیم در مدت زمان کافی انجام نشود، میزان ناخالصیهای کلریدی و منیزیم در مرکز تودهی اسفنج بالاتر از نقاط محیطی خواهد بود. بنابراین به منظور حذف حداکثری این ناخالصیها در فرایند تقطیر، نیاز است که زمان مناسب به کار رود. هر چند فرایند تقطیر ذاتاً زمانبر و پرهزینه است، با این وجود حذف ناخالصیها نسبت به خالصسازی به روش شیمیایی، کاملاً برتری دارد.
https://jonsat.nstri.ir/article_128_671a94dfb15c460a0b439f0ebfb86473.pdf
اسفنج زیرکونیم
مورفولوژی
فرایند احیا
فرایند تقطیر
Zirconium Sponge
Morphology
Reduction Process
Distillation Process
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
78
86
129
Research Paper
رشد تک بلور فلورید لیتیم با فعالسازهای منیزیم و هیدروکسید و بررسی ویژگیهای نوری مراکز رنگی القا شده در اثر تابش یونیزان گاما
Single Crystal Growth of LiF with OH- and Mg2+ Activators and Evaluation of
Optical Characteristics of Color Centers Induced by Ionizing γ- Radiation
زهرا درریز
zdorriz@aeoi.org.ir
1
حیدر فریپور
2
حسین کلباسی
hkalbasi@aeoi.org.ir
3
مجتبی اسماعیلنیا
4
راحله خطیری
5
اسماعیل جنگجو
ejangjoo@aeoi.org.ir
6
نوراله علی اکبری
naliakbari@aeoi.org.ir
7
پژوهشکده ی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران،
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
پژوهشکدهی لیزر و اپتیک، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
بلور LiF پس از تخلیص منطقهای، در ترکیب با پودرهای ناخالصیساز (0.05%) LiOH (0.1%) MgF2 و (0.05%) Li2CO3 خلوص 99.99% در جَو خشک torr 10-3~ و شارش گاز آرگون به روش چکرالسکی رشد داده شد. همچنین، بلور دیگر LiF از پودر خیلی خالص 99.995% در ترکیب با ناخالصیسازهای مشابه و با روند یکسان رشد داده شد. بلورهای رشد داده شده، شفاف و بیرنگ و بدون تَرک و شکستگی به نظر میرسیدند. سپس، برای تشکیل مراکز رنگی پایدار +F2 - مانند با چگالی بالا و مراکز انبوههی کم، در معرض تابش چندمرحلهای از تابش یونیزان گاما قرار گرفتند، و رفتار نوری آنها در دمای اتاق بررسی شد. حفظ همزمان بیشترین چگالی احتمالی مراکز +F2 - مانند در LiF و کوچک بودن غلظت مراکز انبوهه، موجب پایداری گرمایی مؤثر این مراکز +F2 - مانند و به ویژه کاهش بهرهی تشکیل مراکز رنگی نوع بخشندهی الکترونی میشود که در نتیجه پایداری نوری بلور تغییر یافتهی**+ LiF:F2 را بهبود میدهد و کاندید مناسب برای محیط لیزر مرکز رنگی خواهد بود. مقایسهی نتایج مشخصات نوری بلورها، همخوانی با نتایج سایرین را نیز نشان میدهد. پراش پرتو ایکس به وسیلهی دستگاه پراش پرتو ایکس (XRD) تشکیل فاز FCC را تأیید کرد. مقدار ناخالصی منیزیم با استفاده از دستگاه پلاسمای جفتشدهی القایی (ICP) تعیین شد. ظهور قلههای مراکز پیچیدهی هیدروکسید در اندازهگیری طیف جذب فروسرخ از بلورهای رشد داده شده LiF:OH,Mg مشخص شد. در پایان، مشخصات طیف نوری مراکز جدید +F2 مانند در بلورهای LiF:OH,Mg بررسی شدند.
بلور LiF پس از تخلیص منطقهای، در ترکیب با پودرهای ناخالصیساز (0.05%) LiOH (0.1%) MgF2 و (0.05%) Li2CO3 خلوص 99.99% در جَو خشک torr 10-3~ و شارش گاز آرگون به روش چکرالسکی رشد داده شد. همچنین، بلور دیگر LiF از پودر خیلی خالص 99.995% در ترکیب با ناخالصیسازهای مشابه و با روند یکسان رشد داده شد. بلورهای رشد داده شده، شفاف و بیرنگ و بدون تَرک و شکستگی به نظر میرسیدند. سپس، برای تشکیل مراکز رنگی پایدار +F2 - مانند با چگالی بالا و مراکز انبوههی کم، در معرض تابش چندمرحلهای از تابش یونیزان گاما قرار گرفتند، و رفتار نوری آنها در دمای اتاق بررسی شد. حفظ همزمان بیشترین چگالی احتمالی مراکز +F2 - مانند در LiF و کوچک بودن غلظت مراکز انبوهه، موجب پایداری گرمایی مؤثر این مراکز +F2 - مانند و به ویژه کاهش بهرهی تشکیل مراکز رنگی نوع بخشندهی الکترونی میشود که در نتیجه پایداری نوری بلور تغییر یافتهی**+ LiF:F2 را بهبود میدهد و کاندید مناسب برای محیط لیزر مرکز رنگی خواهد بود. مقایسهی نتایج مشخصات نوری بلورها، همخوانی با نتایج سایرین را نیز نشان میدهد. پراش پرتو ایکس به وسیلهی دستگاه پراش پرتو ایکس (XRD) تشکیل فاز FCC را تأیید کرد. مقدار ناخالصی منیزیم با استفاده از دستگاه پلاسمای جفتشدهی القایی (ICP) تعیین شد. ظهور قلههای مراکز پیچیدهی هیدروکسید در اندازهگیری طیف جذب فروسرخ از بلورهای رشد داده شده LiF:OH,Mg مشخص شد. در پایان، مشخصات طیف نوری مراکز جدید +F2 مانند در بلورهای LiF:OH,Mg بررسی شدند.
https://jonsat.nstri.ir/article_129_5ff06e34514c07f47540a485cd9b775e.pdf
رشد بلور
خواص نوری
تابش یونیزان گاما
لیتیم فلوراید
مراکز رنگی
Crystal Growth
Optical Properties
Ionizing Radiation
Lithium Floride
Color Centers
per
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
2016-11-21
37
3
87
95
130
Research Paper
فعالسازی نوترونی و بهینهسازی چیدمان آزمایش با کد مونتهکارلو به منظور آنالیز نسبی عناصر اصلی سیمان
Neutron Activation and Layout Optimization Experiments by MCNP Code
for the Main Elements of Cement
صفرعلی صفری
1
سید علی موسوی زرندی
2
علی جعفری
3
دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
دانشکدهی مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دانشکدهی مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
(با عرض پوزش به دلیل مشکلات تایپ فرمول در محیط سایت اصل چکیده را از روی نسخه پی دی اف مطالعه فرمایید) ایران چهارمین کشور تولیدکنندهی سیمان در جهان و یکی از پیشگامان این صنعت در دنیا به شمار میرود. از اینرو، مطالعه و پژوهشهای بیشتر در زمینههای مربوط به صنعت سیمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دستگاههای تحلیل خط نقالهی سیمان، از روش آنالیز گامای آنی با فعالسازی نوترون (PGNAA) استفاده میشود. در این پژوهش براساس همین روش، آنالیز نسبی عناصر سیمان با فعالسازی نوترون، برای سه نمونهی سیمان با درصد عناصر مشخص انجام گرفت. قبل از آزمایش، پارامترهایی مانند اندازهی نمونهها و ضخامت کند کننده برای نتیجهی بهتر، با کد MCNP بهینهسازی شدند. در این آزمایش، شمارش نسبی طیفهای گرفته شده از سه نمونهی سیمان، با کم کردن زمینهی پیوستار هر یک از قلههای اصلی انرژی عناصر اصلی سیمان برای Si مساوی 3.539 و 4.935MeV و برای Ca مساوی 4.418 و 6.419 MeV و برای Fe مساوی 5.92 و 7.630 MeV و برای Al مساوی 7.725MeV محاسبه و رسم شدند. سپس آنالیز کیفی و نسبی عناصر اصلی سیمان انجام، و با مقادیر واقعی مقایسه شد. در نهایت با محاسبهی خطاهای هر یک از هفت قلهی انرژی عناصر اصلی، امکانسنجی آزمایش و آزمایشگاه نیز صورت گرفت. این آزمایشها با چشمهی نوترون Am–Be با پرتوزایی 550 GBq یعنی (15 Ci)و با آشکارساز یدور سدیم انجام گرفتند.
(با عرض پوزش به دلیل مشکلات تایپ فرمول در محیط سایت اصل چکیده را از روی نسخه پی دی اف مطالعه فرمایید) ایران چهارمین کشور تولیدکنندهی سیمان در جهان و یکی از پیشگامان این صنعت در دنیا به شمار میرود. از اینرو، مطالعه و پژوهشهای بیشتر در زمینههای مربوط به صنعت سیمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دستگاههای تحلیل خط نقالهی سیمان، از روش آنالیز گامای آنی با فعالسازی نوترون (PGNAA) استفاده میشود. در این پژوهش براساس همین روش، آنالیز نسبی عناصر سیمان با فعالسازی نوترون، برای سه نمونهی سیمان با درصد عناصر مشخص انجام گرفت. قبل از آزمایش، پارامترهایی مانند اندازهی نمونهها و ضخامت کند کننده برای نتیجهی بهتر، با کد MCNP بهینهسازی شدند. در این آزمایش، شمارش نسبی طیفهای گرفته شده از سه نمونهی سیمان، با کم کردن زمینهی پیوستار هر یک از قلههای اصلی انرژی عناصر اصلی سیمان برای Si مساوی 3.539 و 4.935MeV و برای Ca مساوی 4.418 و 6.419 MeV و برای Fe مساوی 5.92 و 7.630 MeV و برای Al مساوی 7.725MeV محاسبه و رسم شدند. سپس آنالیز کیفی و نسبی عناصر اصلی سیمان انجام، و با مقادیر واقعی مقایسه شد. در نهایت با محاسبهی خطاهای هر یک از هفت قلهی انرژی عناصر اصلی، امکانسنجی آزمایش و آزمایشگاه نیز صورت گرفت. این آزمایشها با چشمهی نوترون Am–Be با پرتوزایی 550 GBq یعنی (15 Ci)و با آشکارساز یدور سدیم انجام گرفتند.
https://jonsat.nstri.ir/article_130_8ab5e06f53ba297c56f1ddae36778ba8.pdf
آنالیز
سیمان
فعالسازی نوترون
بهینهسازی
MCNP
PGNAA
Analysis
Cement
Neutron Activation
Optimization
MCNP
PGNAA