پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Transfer factors of some radionuclides from soil to rice and annual absorbed dose due to consuming of two types of rice (Hashemi, Khazar) in the north of Iran (Siyahkal city- Gilan Province)تعیین ضریب انتقال برخی رادیونوکلیدها از خاک به دانهی برنج و دز جذبی سالانهی ناشی از مصرف دو رقم برنج (هاشمی و خزر) در شمال ایران (سیاهکل- گیلان)1676FAفاطمهنبات پورگروه زراعت، دانشکده ی کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، صندوق پستی: 1616، گیلان ـ ایرانمیثمخیری ملومهپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانحسنیوسف نیاپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانحمیدرضادرودیانگروه زراعت، دانشکده ی کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، صندوق پستی: 1616، گیلان ـ ایرانعلیبهرامی سامانیپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانمحمدقنادی مراغهپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160807In this study, due to radionuclidic uptake evaluation by rice variety (Hashemi & Khazar types) in Gilan province-Siyahkal city and annual effective dose determination for the use of these two types of rice, 16 rice genotype samples and 16 samples from the related paddy soils were collected. After the sample preparation, the type of radionuclides and their specific activities were determined for each sample by the method of gamma spectrometry. Finally, the transfer factor and annual effective dose, due to the use of these two types of rice, were calculated via the related formulas. The soil of the area contained actinium-228 (228Ac), bismuth-214 (214Bi), cesium-137 (137Cs), lead-214 (214Pb), thallium-208 (208Tl), and potassium-40 (40K) with the average activities of 49.96, 47.73, 23.09, 50.63, 18.00 and 711.30 Bq/kg, respectively. The rice seeds contained only 40K as a natural radioactive element with the average specific activities of 128.23 and 138.28 Bq/kg for Hashemi and Khazar types, respectively. The average transfer factor of 40K from soil to rice was 0.19 for the Hashemi type and 0.21 for Khazar type. This factor for the both types of rice was approximately the same. Also, the annual effective dose for consuming these two types of rice was 0.031 and 0.034 Sv/year for Hashemi and Khazar types, respectively. The annual effective dose is much lower than the standard permissible limit (1 mSv/year). Therefore, from this point of view, the use of these two types of rice will not threaten the health of the consumers. <br /> در این مطالعه، به منظور سنجش میزان جذب رادیونوکلیدها در محصول برنج رقمهای هاشمی و خزر شهرستان سیاهکل- استان گیلان و تعیین دز مؤثر سالانهی ناشی از مصرف این دو رقم برنج، 16 نمونه از محصول برنج و 16 نمونه از خاک شالیزارهای مربوطه برداشت شد. پس از آمادهسازی نمونهها، نوع و فعالیت ویژهی رادیونوکلیدهای موجود در آنها به روش طیفسنجی گاما تعیین شد. نهایتاً ضریب انتقال و میزان دز مؤثر سالانهی ناشی از استفادهی این دو رقم برنج با استفاده از فرمولهای مربوطه مشخص شد. خاک منطقه، حاوی رادیونوکلیدهای<br />آکتینیم-228 (Ac228)، بیسموت-214 (Bi214)، سزیم-137 (Cs137)، سرب-214 (Pb214)، تالیم-208 (Tl208) و پتاسیم-40 (K40) با فعالیت میانگین به ترتیب، 96/49، 73/47، 09/23، 63/50، 00/18 و 30/711 1-Bq kg بود. دانههای برنج، حاوی تنها رادیوایزوتوپ طبیعی K40 در رقمهای هاشمی و خزر با فعالیت میانگین به ترتیب، برابر 23/128 و 1-Bq kg 28/138 بودند. میانگین ضریب انتقال K40 از خاک به برنج برای رقم هاشمی برابر 19/0 و برای رقم خزر برابر 21/0 به دست آمد که نشان میدهد این ضریب در هر دو رقم برنج مذکور، تقریباً مشابه است. همچنین دز مؤثر سالانهی ناشی از مصرف رقمهای هاشمی و خزر به ترتیب، 031/0 و 1-Sv year 034/0 تعیین شد. براساس نتیجههای این پژوهش، دز مؤثر سالانه بسیار پایینتر از حد مجاز استاندارد (1-mSv year 1) برآورد شد. بنابراین استفاده از این دو رقم برنج، سلامت مصرفکننده را تهدید نخواهد کرد. <br /> پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Investigating the genetic diversity arising from two physical mutagens (gama ray, electron beam) using random amplified polymorphic DNA markers in the (Triticum aestivum L.) plant, Tabasi cultivarبررسی تنوع ژنتیکی حاصل از دو جهشزای فیزیکی (پرتو گاما، باریکهی الکترونی) با استفاده از نشانگرهای دی ان ا چندریختی تصادفی تقویت شده در گیاه گندم نان رقم طبسی71977FAفریباضرابی اهرابیگروه زیست شناسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایراناحمدمجدگروه زیست شناسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایرانعباسمجدآبادیپژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانطاهرنژاد ستاریگروه زیست شناسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 This article aims at investigating the genetic diversity arising from two physical mutagens (gamma ray, electron beam) with different doses (50-400 Gy) and two different levels of humidity (6.5% and 12.5%) in the (Triticum aestivum L.) plant in Tabasi cultivar, using RAPD markers. The maximum and minimum average rates of heterozygosity were obtained in the second and the fifth populations (0.155 and 0.042), respectively. Based on the obtained results, the highest genetic distance or the lowest genetic similarity was observed between M1TE population (the first generation mutant lines mutated by electron) and M2TE population (the second generation mutant lines mutated by electron). The lowest genetic distance or the highest genetic similarity was found between M2TG (the second generation mutant lines of mutated by gamma ray) and M2TE (the second generation mutant lines mutated by electron) populations. Five mutant lines and Tabasi species witnesses were investigated based on common genetic values using UPGMA cluster analysis. Cutting the obtained dendrogram from the similar point (0.89), two groups were achieved. Based on the obtained results the inter-population diversity was more significant than the intra-population diversity. <br /> تنوع ژنتیکی حاصل از دو جهشزای فیزیکی متفاوت (پرتو گاما، باریکهی الکترونی) در دزهای مختلف (50 تا Gy 400) و دو رطوبت متفاوت (5/6 و %5/12) در دانههای گندم نان رقم طبسی با استفاده از نشانگرهای دی ان ا چندریختی تصادفی تقویت شده مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین میانگین ناجور تخمزایی در جمعیت 2 (با مقدار 155/0) و کمترین مقدار آن در جمعیت 5 (با مقدار 042/0) مشاهده شد. براساس نتیجههای به دست آمده، بیشترین فاصلهی ژنتیکی یا کمترین تشابه ژنتیکی، بین جمعیت TE1M (ردیفهای جهش یابندهی نسل 1 رقم طبسی که با الکترون جهش یافته بودند) و جمعیت TE2M (ردیفهای جهش یابندهی نسل 2 رقم طبسی که با الکترون جهش یافته بودند) مشاهده شد. کمترین فاصلهی ژنتیکی یا بیشترین تشابه ژنتیکی بین جمعیت TG2M (جمعیت ردیفهای جهش یابندهی نسل 2 رقم طبسی که با پرتو گاما جهش یافته بودند) و جمعیت TE2M (جمعیت ردیفهای جهش یابندهی نسل 2 رقم طبسی که با الکترون جهش یافته بودند) مشاهده شد. تجزیهی خوشهای پنج جمعیت ردیفهای جهش یافته و شاهدهای رقم طبسی براساس مقدار تشابه ژنتیکی و با استفاده از روش جفت گروه بدون وزن با میانگین حسابی انجام و نمودار درختی با برش نمودار از نقطه تشابه 89/0 دو گروه حاصل شد. براساس نتایج به دست آمده، تنوع بین جمعیتها معنیدار و بیشتر از تنوع درون جمعیتها بود. <br /> پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Chemical modification of brown algae Sargassum glaucescens for thorium biosorption from aqueous solutionsاصلاح شیمیایی جلبک قهوهای سارگاسم گلوسیسنس به منظور جذب زیستی توریم از محلولهای آبی202878FAعلیرضاکشتکارپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانمحمد امینحسنیپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 The biosorption process of thorium in a batch system by modified brown algae Sargassum glaucescens is discussed in this paper. For this purpose, the results of biosorption on raw algae and modified by glutaraldehyde and diethylenetriamine (DETA) were compared. Also, other variables that are necessary for adsorption process design such as optimum pH, time effect, biosorption isotherm, adsorbent dosage, number of biosorbent recovery stages for reuse were investigated. It was deduced that 10% of glutaraldehyde solution is the best. The experimental results indicated that the maximum sorption was observed at pH 3.5. The uptake was rapid and the biosorption process reached equilibrium within 6h of contact time at the optimum pH. The kinetics data were fitted well to Lagergren’s pseudo-second-order rate equation. Modeling of equilibrium sorption data with the Langmuir and Freundlich models (two-parameter models), and Redlich-Peterson three-parameter model indicated that the Redlich-Peterson model gave a better fitting to the experimental observations. The maximum thorium sorption was 151.52 mg Th/g adsorbent obtained from the Langmuir isotherm. The algae recovery by using 1 M HCl solution for biosorbent reuse showed that the biosorbent capacity decreases from 89.15 mg Th/g adsorbent at the first stage of recovery to 70.02 mg Th/g adsorbent at its fifth stage. <br /> هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اصلاح شیمیایی سطح جاذب بر میزان جذب توریم به وسیلهی جلبک قهوهای سارگاسم گلوسیسنس در یک سیستم ناپیوسته بود. برای این کار نتایج حاصل برای سه نوع جلبک- خام، اصلاح شده با دیاتیلنتریآمین و گلوتارآلدیید مقایسه شدند. همچنین، سایر خواص مورد نیاز برای طراحی فرایند جذب توریم از قبیل pH بهینه، سینتیک جذب، ایزوترم جذب، تأثیر میزان جاذب بر ظرفیت جذب آنها و تعداد مرحلههای بازیابی به منظور استفادهی مجدد از جاذب در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای جذب زیستی نشان داد که جلبک اصلاح شده با گلوتارآلدیید %10 ظرفیت جذب بالاتری از دو جاذب دیگر دارد. نتایج آزمایشگاهی همچنین نشان داد که pH بهینهی جذب برابر 5/3 و زمان تعادل جذب برابر 6 ساعت است. برازش دادههای تجربی سرعت جذب با مدلهای موجود نشان داد که سینتیک جذب با نتایج حاصل از مدل شبه مرتبهی دوم مطابقت بیشتری دارد. برازش دادههای تعادلی جذب با همدماهای تعادلی دوپارامتری لانگمویر و فروندلیچ و همدمای تعادلی سهپارامتری ردلیش- پترسون نشان داد که مدل ردلیش- پترسون از برازش بهتری با دادههای تجربی برخوردار است. همچنین بیشینهی ظرفیت جذب جلبک سارگاسم گلوسیسنس برای توریم از مدل لانگمویر برابر 52/151 میلیگرم بر گرم به دست آمد. بازیابی جاذب به وسیلهی محلول 1 مولار هیدروکلریک اسید به منظور استفادهی مجدد از آن نشان داد که ظرفیت جذب جاذب برای توریم از 15/89 در مرحلهی اول به 02/70 میلیگرم بر گرم جاذب در مرحلهی پنجم کاهش یافت. <br /> پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Design and construction of a two-channel data acquisition system for random processes based on FPGAطراحی و ساخت سامانه دوکانالهی جمعآوری اطلاعات فرایندهای تصادفی بر مبنای FPGA293879FAمحمدارکانیپژوهشکده ی رآکتور، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1339-14155، تهران ـ ایرانحسینخلفیپژوهشکده ی رآکتور، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1339-14155، تهران ـ ایرانناصروثوقیدانشکده ی مهندسی انرژی، دانشگاه شریف، صندوق پستی: 1114-14565، تهران ـ ایرانصمدخاکشورنیادانشکده ی مهندسی انرژی، دانشگاه شریف، صندوق پستی: 1114-14565، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 In this work, a useful equipment for recording and analysing of random processes was developed based on field programmable gate array (FPGA). The system covers a range of different applications in the nuclear fields of study. The system is potentially applicable for zero power reactor noise analysis, time coincidence of stochastic events, dead time estimation, and probability distribution function of random processes. The designed and constructed system was tested and validated by generated pseudorandom processes. Some of the basic analysing methods of random processes were checked and verified experimentally. As the performance of the system depends on the hardware, the designed architecture is implemented on a typical system. The best performance is reported in the text. <br /> در این پژوهش ابزار مفیدی برای ثبت و تجزیه و تحلیل فرایندهای تصادفی با استفاده از آرایهی دروازههای برنامهپذیر میدانی (FPGA) طراحی و ساخته شد. این ابزار به صورت بالقوه میتواند کاربردهای متعددی در زمینههای هستهای برای تجزیه و تحلیلهای مختلف مانند<br />تجزیه و تحلیل نوفهی رآکتور صفر قدرت، تحلیلهای همزمانی رویدادهای تصادفی، مطالعههای مربوط به زمان مرده و تابع توزیع احتمال فرایندهای تصادفی و . . . داشته باشد. سامانه ساخته شده به ازای فرایندهای شبه- تصادفی مختلف مورد ارزیابی و آزمایش قرار گرفت؛ به این ترتیب برخی از مفهومهای تحلیل آماری فرایندهای تصادفی به صورت تجربی مورد سنجش و راستیآزمایی قرار گرفتند. از آنجاکه کارآیی سامانه ساخته شده وابسته به سختافزار مورد استفاده است، ساختار طراحی شده بر روی یک سختافزار نوعی پیادهسازی و بهترین کارآیی مشاهده شده، گزارش شد. <br /> پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Feasibility study of using gamma ray for fungal decontamination of historical oil paintingبررسی امکان استفاده از پرتو گاما برای رفع آلودگی قارچی نقاشی رنگ روغن تاریخی394580FAنسرینشیخپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانرامسینابت عیشوپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانفاطمهخاتمی فرگروه مرمت، دانشکدهی هنر و معماری، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، کدپستی: 33116-14169، تهران ـ ایرانJournal Article20160809In this study, gamma irradiation as a method for fungal decontamination of a historical oil painting was evaluated. For this purpose, an oil painting belonging to the Ghajar period with Ghahvekhanei style was selected. Sampling of suspected and discolored points on the surface and backside of the artwork was done and the total counts of fungi were detected. The dose of gamma ray for decontamination of painting was calculated. To study the radiation effects on the color materials used in the painting, small samples were taken from its two main colors. The chemical structure and color measurement of the samples were monitored by FTIR and colorimeter before and after the irradiation. No infrared spectral changes were observed after the irradiation. Furthermore, it was found that gamma irradiation did not induce any significant color alterations. These results showed that irradiation with tested dose (5 kGy) did not damage the oil painting and therefore the radiation method could be recommended for disinfection of this kind of artwork.
در این پژوهش پرتودهی گاما به عنوان روشی برای رفع آلودگی قارچی یک تابلوی نقاشی تاریخی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور، تابلوی نقاشی رنگ و روغن مربوط به دورهی قاجارِ دارای سبک قهوهخانهای انتخاب شد. پس از نمونهبرداری از نقطههای مشکوک و تغییر رنگ یافتهی مختلف در رو و پشت تابلو، قارچهای موجود در نمونهها مورد شناسایی قرار گرفت و میزان آلودگی قارچی کل تابلو تخمین زده شد. با توجه به مقاومت قارچها در برابر پرتو گاما دز لازم برای ضدعفونی تابلو محاسبه شد. به منظور بررسی اثرهای پرتو بر مواد رنگی مورد استفاده در نقاشی، از دو رنگ عمده و اصلی تابلو، نمونهبرداری شد. نمونهها قبل و بعد از پرتودهی با استفاده از طیفسنج زیرقرمز و رنگسنجی مورد آزمایش بررسی ساختار شیمیایی و اندازهگیری رنگ قرار گرفتند. پس از پرتودهی هیچ تغییری در طیفهای زیرقرمز نمونهها مشاهده نشد؛ به علاوه پرتو گاما باعث ایجاد تغییر رنگ محسوسی نشد. این نتیجهها نشان داد که پرتودهی با دز مورد سنجش (5 کیلوگری) آسیبی به نقاشی نرسانده است، بنابراین روش پرتودهی میتواند برای رفع آلودگی اینگونه اثرها توصیه شود.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Comparative study of different radioiodination methods of monoclonal antibody for immunoradiometric assay of prostate specific antigenمقایسهی روشهای مختلف رادیویددارسازی پادتن تکتاگی بر عملکرد کیت پرتو ایمن آزمونی پادژن ویژهی پروستات465381FAهالهفروتنپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانمرضیهخدابخشپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانفریباجوهری دهاپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانلادنپورعبدیپژوهشکدهی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160809Prostate specific antigen (PSA), a serine protease, is a highly reliable biochemical marker used for detection and management of prostate cancer. PSA in serum samples is measured by an immunoanalytical technique such as immunoradiometric assays (IRMA). In this study the preparation method and the effective factors on the efficiency and the stability of the labeled anti-PSA monoclonal antibody with I-125 as a tracer in the immunoradiometric kit (IRMA) were investigated. To perform an IRMA assay, at first, the labeled anti-PSA monoclonal antibody was formed using oxidizing agents, namely Chloramine-T and Iodogen, then the product was separated and purified by Sephadex G-25 column. After the determination of radiochemical purity, I-125 labeled antibody was used in the in-house PSA IRMA kit. The effects of the proportion antibody/I-125(17.6-53 µg/mCi), Chloramine-T/antibody (0.75 & 1.5 µg/µg) and the labeling time (15-60 s) on the efficiency and stability of the labeled antibody were studied. According to the calibration curve and concentration of control samples, Chloramine-T radioiodination procedure was optimized (Chloramine-T/antibody: 1.5 µg/µg & labeling time: 50s). The variety of the proportion antibody/I-125 was ineffective in radioiodination efficiency. The Chloramine-T radiolabeled antibody was found to be stable for 30 days when stored at 4<sup>◦</sup>C. Also radioiodination using Iodogen was studied at different Iodogen concentrations (0.1&0.2 mg/ml) and Dichlromethane volumes (0,200&400 µl). According to the obtained results, the appropriate amount of Iodogen and Dichlromethane were obtained to be 0.1mg/ml and 200µl. But Iodogen radiolabeled antibody showed poor immunoradioactivity and stability after two weeks. The results show that the Chlroamine-T procedure is more suitable than the Iodogen method, so the Chloramine-T radiolabeled antibody could be used as a tracer in IRMA system for quality control of in-house PSA kit. By studying the results of t-Test analysis, the decision criteria (sig 2-tailed= 0.993) and confidence interval (95%), it can be seen that the values are well correlated.
به منظور تشخیص و ردیابی سرطان پروستات که یکی از شایعترین سرطانها در میان مردان است از اندازهگیری پادژن ویژهی پروستات (PSA) در خون استفاده میشود. برای تعیین مقدار پادژن پروستات به عنوان یک تومور شاخص میتوان از آزمون پرتوسنجشی ایمن استفاده نمود. در این مطالعه، روش تهیه و عاملهای مؤثر بر کارآیی و پادژن تکتاگی ویژهی پروستات نشاندار شده با ید-125 به عنوان یک ردیاب در کیت آزمون پرتوسنجشی ایمن مورد بررسی قرار گرفت. پادتن نشاندار شده با دو روش کلروآمین-T و یدوژن پس از تهیه شدن و تخلیص به وسیلهی ستون سفادکس 25G و پس از تعیین خلوص رادیوشیمیایی، در کیت آزمون پرتوسنجشی ایمن به کار گرفته شد. به منظور دستیابی به شرایط بهینهی مؤثر بر کارآیی و پایداری پادتن نشاندار شده در روش کلروآمین-T، تأثیر نسبت پادتن به ید-125 (6/17 تا µg/mCi 53) کلروآمین-T به پادتن (75/0 و μg/kg 5/1) و زمان نشاندارسازی (15 تا 60 ثانیه) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین خلوص رادیوشیمیایی و استفاده در کیت آزمون پرتوسنجشی ایمن با توجه به منحنی مقیاسبندی و سنجش غلظت نمونههای کنترل، شرایط بهینهی نشاندارسازی (نسبت کلروآمین-T به آنتیبادی 5/1 و زمان نشاندارسازی 50 ثانیه) به دست آمد. تغییر مقدار نسبت پادتن ید اثر قابل مشاهدهای بر بازده نشاندارسازی نداشت. پس از گذشت یک ماه مشخص شد که پادتن نشاندار شده از پایداری مناسبی برای استفاده شدن در کیت آزمون پرتوسنجشی ایمن برخوردار است.<br />همچنین، تأثیر غلظت یدوژن (1/0 و 1-mg ml 2/0) و حجم دیکلرومتان (°، 200 و µl 400) در روش نشاندارسازی با یدوژن بر بازده<br />نشاندارسازی مورد بررسی قرارگرفت. غلظت یدوژن و حجم بهینهی دیکلرومتان به کار رفته در نشاندارسازی، به ترتیب، 1-mg ml 1/0 و<br />µl 200 به دست آمد. ولی پس از گذشت دو هفته درصد بیشینهی پیوند حدود %38 کاهش و افت فاحشی در غلظت نمونههای کنترل مشاهده شد. با مقایسهی خلوص رادیوشیمیایی، کارآیی و پایداری پادتن نشاندار تهیه شده با دو روش کلروآمین-T و یدوژن، پادتن نشاندار شده با روش کلروآمین-T از شرایط مناسبتری برای تهیهی کیت داخلی و انجام آزمایشهای کنترل کیفی برخوردار بود. برای کنترل کیفی کیت با استفاده از پادتن نشاندار انتخابی، 30 نمونهی سرم خون بیماران همزمان به وسیلهی کیت داخلی و مرجع خارجی تجزیه و نتیجهها با نمودار مقایسهای رگرسیون خطی و آزمون مقایسه شد. معیار تصمیمگیری ضریب Sig (دو دامنه) براساس آزمون مربوط به همترازی دو کیت داخلی و مرجع خارجی برابر با 993/0 به دست آمد.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Design and manufacture of CdZnTe semiconductor detector for gamma ray detectionطراحی و ساخت آشکارساز نیمرسانای CdZnTe برای آشکارسازی پرتو گاما546282FAنویدبالکانیانمجتمع پژوهشی شمال غرب، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، صندوق پستی: 836-14395، بناب ـ ایرانمیکاییلیگانهمجتمع پژوهشی شمال غرب، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، صندوق پستی: 836-14395، بناب ـ ایرانشهریاررحمت اله پورمجتمع پژوهشی شمال غرب، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، صندوق پستی: 836-14395، بناب ـ ایرانمهدیتقویمجتمع پژوهشی شمال غرب، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، صندوق پستی: 836-14395، بناب ـ ایرانابوالفضلثوریمجتمع پژوهشی شمال غرب، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، صندوق پستی: 836-14395، بناب ـ ایرانJournal Article20160809In this paper, the process of crystal selection, samples preparation and method of shottkey and ohmic contacts creation for CdZnTe or CZT detector, to be used as a portable device operating at room temperature, have been reported. First, the ratio of CZT element and crystal dimensions was determined via MCNP4C code and its effect on the electrical and detection behavior was investigated. After the crystal preparation, its surface was activated by chemical method. On one side, Au with a thickness of 100nm was coated as a schottkey contact and on the other side, in was coated as an ohmic contact with physical vapor deposition. The electrical characters of the sensor such as current-voltage, current-capacitance and current-temperature were measured. The sensor was connected to a pre-amp, pulse shaping, amplifier and MCA. The detector was tested by point sources of Cs-137 and Th-232, and was calibrated by standard uranium samples. The results showed that the FWHM of 662 keV is 3.8 keV and the error for the enrichment determination was less than 3%.
در این مقاله، مرحلههای انتخاب بلور، آمادهسازی نمونهها و نحوهی ایجاد اتصالهای شوتکی و اهمی برای ساخت آشکارساز CdZnT یا CZT قابل حمل و با قابلیت کار در دمای اتاق ارایه شده است. ابتدا درصد عناصر و اندازههای بلور CdZnTe با کد C4MCNP تعیین و تأثیر آنها بر رفتار الکتریکی و آشکارسازی قطعه بررسی شد. پس از تهیهی بلور، سطح بلور به روش شیمیایی آماده و فعالسازی شد. در طرف صافتر سطح بلور، فلز طلا با خلوص بالا به ضخامت 100 نانومتر به عنوان اتصال شوتکی و بر روی طرف دیگر، فلز ایندیم به عنوان اتصال اهمی با روش تبخیر فیزیکی، لایه نشانی شد. مشخصات الکتریکی حسگر ساخته شده با استفاده از تجهیزهای دقیق اندازهگیری جریان ولتاژ، جریان- ظرفیت و<br />جریان- دما اندازهگیری و مشخصههای فیزیکی قطعه تعیین شد. در نهایت حسگر به پیشتقویتکننده، شکلدهندهی تپ، تقویتکننده و تحلیلگر بسکاناله متصل شد. آشکارساز ساخته شده توسط چشمههای نقطهای Cs137، Th232 آزموده شده و با نمونههایی از اورانیم مقیاسبندی شد. نتیجهها نشان داد که پهنای نیم- ارتفاع برای قلهی keV 662، برابر با %8/3 و خطای اندازهگیری برای نمونههای مجهول اورانیم کمتر از %3 است.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Effect of ArF excimer laser irradiation on allyldiglycol carbonate (CR-39) polymerتأثیر پرتو لیزر اگزایمر ArF بر روی پلیمر آلیل دیگلیکول کربنات637383FAبابکژالهگروه فیزیک، دانشگاه بوعلی سینا، صندوق پستی: 65174، همدان ـ ایرانرامینفضل علیگروه فیزیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، کدپستی: 65181-15743، همدان ـ ایرانعاطفهنصریگروه فیزیک، دانشگاه بوعلی سینا، صندوق پستی: 65174، همدان ـ ایرانمهرانطاهریامور حفاظت در برابر اشعهی کشور، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 1339-14155، تهران ـ ایرانJournal Article20160809In this paper, the effect of ArF excimer laser (193 nm) irradiation on CR-39 polymers was investigated. The polymers were divided into three sets. The first set of polymers was irradiated with ArF laser below the ablation threshold fluence and the second set was irradiated above the ablation threshold fluence with different number of pulses. The third set of polymers was irradiated with ArF laser (below the ablation threshold fluence) and then was exposed to alpha particles emitted from 241Am. After that, the samples were chemically etched in a 6.25 N NaOH solution. The morphology of the samples was investigated by a scanning electron microscope (SEM) and the registered tracks of alpha particles were investigated using an optical microscope. The results showed that worm-like structures and several cones were formed on the polymer surfaces due to laser irradiation and also the tracks diameter was decreased. So, the surface of the polymer was hardened due to irradiation.
در این مقاله تأثیر پرتو فرابنفش لیزر اگزایمر ArF با طول موج 193 نانومتر بر روی پلیمر آلیل دیگلیکول کربنات (39CR-) بررسی شده است. ابتدا پلیمرها به سه دسته تقسیم شدند. دستهی اول، زیر آستانهی نورکندگی و دستهی دوم، بالای آستانهی نورکندگی، با تعداد تپهای متفاوت لیزر ArF پرتودهی شدند. دستهی سوم ابتدا زیر آستانهی نورکندگی با لیزر ArF و سپس با ذرههای آلفای گسیلیده از Am241 پرتودهی و سپس به طور شیمیایی در محلول آبی سدیم هیدروکسید 25/6 مولار سونیده شدند. برای بررسی تغییر در ریختشناسی سطح پلیمر، از میکروسکوپی الکترون پویشی (SEM) و برای تحلیل و بررسی ردپاهای ذرههای آلفای ثبت شده در پلیمر آلیل دیگلیکول کربنات از میکروسکوپ نوری استفاده شد. نتیجهها نشان داد که ساختارهای کرممانند و تعدادی مخروط بر اثر پرتودهی لیزری روی سطح پلیمر ایجاد میشود. همچنین مشاهده شد که قطر میانگین ردپاها کاهش مییابد. بنابراین لیزر باعث سخت شدن سطح آشکارساز میشود.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Simulation of the effects of reflective plates on the performance of PR-IR50 polywell deviceشبیهسازی اثر صفحههای بازتاباننده بر عملکرد دستگاه همجوشی پلیول 50PR-IR748084FAفاطمهکاظمی زادهپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایرانعلیباقریپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایرانوحیددامیدهپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایراناصغرصدیق زادهپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایرانJournal Article20160809In this research, the PR-IR50 polywell device is introduced and its physical processes are simulated using the OOPIC code. The results of the simulation showed that the device reveals special characteristic features for energy particle trapping, and the nuclear fusion is feasible by it. In addition, the nuclear fusion rate, with and without reflective plates, has been studied. The results proved that this rate, in the presence of the plates, is almost doubled compared with the case when the plates are absent. This increase is due to the reflection of electrons on the inner section of the device, reduction of particle loss, and the increase in density of ions and electrons in the center of the device. The derived results corresponding to this research may be useful for optimization of polywell devices. <br /> در این مقاله دستگاه همجوشی پلیول 50PR-IR، دستگاه همجوشی هستهای در دست طراحی، معرفی و فیزیک حاکم بر آن با استفاده از کد اُپیک شبیهسازی شده است. نتایج شبیهسازی نشان داد که این دستگاه خصوصیتهای منحصربهفردی را در تولید انرژی و محصورسازی ذرهها دارا بوده، و امکان دستیابی به همجوشی هستهای با آن وجود دارد. در این مقاله همچنین آهنگ همجوشی رآکتور پلیول 50PR-IR در حضور و عدم حضور صفحههای بازتاباننده مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجههای به دست آمده اثبات میکنند که آهنگ همجوشی با حضور صفحههای بازتاباننده در دستگاه نسبت به حالت نبود آنها تقریباً دو برابر میشود. این افزایش به دلیل بازتاب الکترونها به داخل دستگاه، کاهش اتلاف ذرهها و افزایش چگالی الکترون و یون در مرکز است. نتیجههای به دست آمده میتواند برای بهینهسازی دستگاههای پلیول مورد استفاده قرار گیرد.<br /> پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Effect of ignitor time behavior on performance of shock ignition schemeتأثیر رفتار زمانی محرک افروزنده بر کارآیی رویکرد افروزش ضربهای818685FAمحمد جعفرجعفریپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانامیرحسینفرهبدپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانسمیهرضاییپژوهشکدهی پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانJournal Article20160809In this research work, target performance under different spike pulse(s) time behavior is studied. It is shown that by applying two equal spike pulses with appropirate time delay, leads to enhancement of the target gain and reduction of the total ignitor energy. The lower spike energy is required for the lower total driver energy to be used for commercial energy production. Two trapezoidal pulses with 50 picoseconds rise time, different power levels, pulse duration, launching and delay time have been applied on a HiPER baseline target. A one- dimentional simulation by MULTI code has shown that the figure of merit for a double shock ignition scheme varies in a range of 1.1<FM<1.7. The FM>1 demonstrates that for the same compression energy the splitting of the ignitor pulse into two equal lower energy pulses has more benefit compared with the conventional method of shock ignition.
در این پژوهش، تأثیر رفتار زمانی تپ محرک افروزندهی سوخت بر کارآیی همجوشی هستهای با استفاده از محصورسازی لختی به روش افروزش ضربهای بررسی و نشان داده شد که اعمال دو تپ افروزندهی همسان با تأخیر زمانی مناسب، منجر به کاهش انرژی افروزنده و در نتیجه کاهش انرژی کل مورد نیاز برای تولید انرژی میشود. دو تپ ذوزنقهای همسان با زمان صعود 50 پیکوثانیه و با قلهی توان و پهنای تپ متفاوت و با تأخیر زمانی 50 پیکوثانیه و لحظهی آغاز متفاوت بر روی هدف سیستم همجوشی هستهای لیزری تسهیلات پژوهشی انرژی لیزر توان- بالا (HiPER) اعمال شد. شبیهسازیهای یک بعدی با استفاده از کد مالتی نشان داد که نمایه مزیت استفاده از محرک افروزندهی دوگانه در بازهی 1/1<FM<7/1 قرار دارد. نمایه مزیت بزرگتر از 1 نشان میدهد که برای یک انرژی محرک متراکمکنندهی سوخت ثابت، استفاده از دو تپ افروزندهی برابر و کم- انرژی در مقایسه با روش افروزش ضربهای دارای برتری است.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823The use of Tb activator and Gd sensitizer in silicate glass and glass-ceramics to increase the luminescence response of samples excited by high-energy radiationاستفاده از فعالساز (تربیم) و حساسیتزای (گادولینیم) در شیشه و شیشه- سرامیک سیلیکاتی برای افزایش نورتابی نمونههای برانگیخته شده با پرتوهای انرژی- بالا879486FAآیدافایقی نیاپژوهشکدهی سرامیک، پژوهشگاه مواد و انرژی، صندوق پستی: 4777-14155، کرج ـ ایرانحسینجهانبخشگروه فیزیک، دانشکدهی اپتیک و لیزر، دانشگاه مالک اشتر، صندوق پستی: 83145-115، اصفهان ـ ایرانJournal Article20160809In this work, Lithium-Aluminum-Silicate (LAS) scintillator glass as a host for Tb activator, was prepared in order to reach the visible emission by UV, Gamma, X-Ray and charged particles excitation. The glass was made from 31 wt% LaF3, 12.3 wt% Li2O, 8.7 wt% Al2O3, 48 wt% SiO2. The forming methods were melting and casting. The Photo Luminescence spectra (PL) of the samples at 259 and 325nm wavelenghts were obtained. The absorption spectrum of the Tb bearing system showed peaks at 325, 436, 460, 490, 545, 414nm, corresponding to Tb energy levels, but in the case of Gd bearing system, because of the optical effects of light-activated factors such as the stacking fault in the glass, the energy transfers below 300nm were weakened. The energy transfer from Gd to Tb was not observed. Compared to the glass system, the PL emission of the glass ceramic increased significantly (80%). The samples’ PL response to beta, X-rays, and neutron, were also evaluated. It was shown that both glass and glass-ceramic have acceptable responses to X-rays and beta radiation. The glass-ceramic sensitivity was higher than that of sheer glass; also it was shown that the noutron response of the samples was negligible, presumably because of the lack of reached Li in our glass used.
هدف این پژوهش ساخت شیشهی سوسوزن لیتیم- آلومینیم- سیلیکات به عنوان میزبان مادهی فعال تربیم، برای دستیابی به نور مریی از طریق برانگیزش با فرابنفش و پرتوهای گاما، ایکس و ذرههای باردار بود. از ترکیب 54/21 درصد 3LaF، 3/8 درصد O2Li، 02/6 درصد 3O2AL، 4/32 درصد 2SiO برای ساخت این شیشه و شیشه– سرامیک استفاده شد. این شیشهها با روش ریختهگری و ذوب ساخته شدند. طیف جذبی نمونهها در ناحیهی مریی و فرابنفش تهیه شد. طیف نورتابی (PL) در طول موجهای 259 و 325 نانومتر به دست آمد. طیف جذبی نمونههای ساخته شده با تربیم (2GTb) قلههایی را در 325، 436، 460، 490، 545 و 414 نانومتر نشان داد، که تا حدی با انتقالهای انرژی یون تربیم انطباق دارد. اما در مورد شیشهی ساخته شده با گادولینیم (GGd) به دلیل فعال شدن نوری کاستیهای ساختاری شیشه مانند کاستی کامل شدن، طبق نتیجههای نورتابی، تمام انتقالهای انرژی زیر 300 نانومتر تضعیف شده و مشاهده نشد. انتقال انرژی از یون Gd به یون Tb در شیشه مورد مطالعه صورت نگرفت. ولی نتیجههای شدت نورتابی شیشه- سرامیک در مقایسه با شیشه به طور معنیداری تا %80 افزایش یافت. پاسخ نوری نمونههای مورد مطالعه به پرتوهای بتا، ایکس و نوترون ارزیابی شد. طی این ارزیابی مشخص شد که هم نمونههای شیشه و هم نمونههای شیشه- سرامیک دارای پاسخ مناسبی به پرتوهای ایکس و بتا هستند. البته نمونههای شیشه- سرامیک حساسیت بسیار بالاتری از خود نشان دادند. در این بررسی مشخص شد که نمونهها پاسخ قابلتوجهی به نوترون ندارند که علت آن عدم استفاده از Li خالصسازی شده است.
پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136220150823Effect of process parameters on microstructure and microhardness of resistance spot welding in Zr-1%Nb alloyتأثیر عاملهای فرایندی بر ریزساختار و سختی جوش مقاومتی نقطهای آلیاژ Nb%1-Zr9510187FAحمیدرضاادیب زادهدانشکدهی مهندسی مواد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد، صندوق پستی: 517، نجفآباد ـ ایرانشرکت سوخت رآکتورهای هستهای، صندوق پستی: 1957-81465، اصفهان ـ ایرانمحسناسدی اسدآبادپژوهشکدهی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1589-81465، اصفهان ـ ایرانعلیرضااعلاییدانشکدهی مهندسی مواد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد، صندوق پستی: 517، نجفآباد ـ ایرانJournal Article20160809In this study, the effects of process parameters including weld current and electrode force on the microstructure of resistance spot welding on Zr-1%Nb alloy sheets of 0.3mm thickness were investigated. In the microhardness investigation of the weld nugget cross section, the Vickers hardness measurement was performed in the direction of the weld nugget diameter on a base metal, HAZ, and weld nugget for the welded specimens with different parameters. Applying more electrode force in the same welding time yielded the grain growth which was found to be an important observation in this study. In the metallographic images, it was observed that the grains were deformed to be longer in the heat flow direction when more electrode force was applied. The hardness measurement of the weld zones and base metal showed that, the weld nugget had a maximum amount of hardness where it decreased in HAZ and subsequently in the base metal. This difference is due to transformation of the α+β and β phases. Transformation from β to α phase, which was carried out by a massive diffusion process and formation of the Widmanstatten α structure was achieved by slow cooling. The mentioned structure was found to be harder and stronger than the equiaxed α microstructure of the weld metal.
تأثیر پارامترهای فرایندی شامل جریان جوش و نیروی الکترود بر ریزساختار جوش مقاومتی نقطهای ورق آلیاژ Nb%1-Zr به ضخامت 3/0 میلیمتر مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی ریزسختی مقطع دکمهی جوش در راستای قطر دکمهی جوش، اندازهگیری سختی برحسب ویکرز بر روی فلز پایه، منطقهی حرارت دیده و دکمهی جوش برای نمونههایی که با پارامترهای مختلف جوشکاری شده بودند، انجام شد. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که افزایش جریان سبب درشتتر شدن دانهها میشود. از جملهی مشاهدههای مهم در این مطالعه بزرگ شدن اندازهی دانه در اثر افزایش نیروی الکترود در زمان جوشکاری یکسان بود. در تصویرهای وابسته به فلزنگاری مشاهده شد که در اثر اعمال نیروی الکترود بیشتر، دانهها به صورت طولی در راستای جریان حرارت تغییر شکل میدهند. اندازهگیری سختی منطقههای جوش و فلز پایه نیز نشان داد که دکمهی جوش بیشترین میزان سختی را دارد و این میزان در منطقهی حرارت دیده و فلز پایه به ترتیب، کاهش مییابد. این تفاوت به دلیل تغییرهای فازی β و α+β است. تغییر حالت از فاز β به α به وسیلهی فرایند نفوذ تودهای و تشکیل ساختار ویدمناشتاتن α، که بر اثر آهسته سرد شدن به وجود خواهد آمد، انجام میپذیرد. ساختار موردنظر سختتر و دارای استحکام بیشتری از ریزساختار α هم محور فلز پایه است.